چکیده :تجربه نشان داده است که
بسیاری از اصولگرایان، چندان پروای اصول اخلاقی و شرعی را ندارند. آنها
بیمحابا برای زمین زدن رقیب سیاسی دروغ میگویند. عقل و انصاف حکم میکنند
که به افشاگریهای اصولگریان علیه همدیگر، همواره با دیده تردید بنگریم،
مبادا در کشاکشی که اصولگرایان برای حفظ اصلِ قدرت دارند، پایههای ایمان و
اخلاقمان به گمانی بد آلوده شود. اما در غوغای افشاگریها و سیاست آلوده
به دروغ، شایسته است اصولگرایانی که دغدغهٔ اخلاق و اسلام دارند، در مشی و
رفتار سیاسی میرحسین موسوی اندکی تأمل کنند....
کلمه – داریوش محمدی:
۱ .
در اصطلاح رایج عامه، افشاگری با شهادت، پژوهش و یا تلاش برای کشف حقیقت تفاوتی معنادار دارد. با این معنا، «افشاگری» معمولاً «کنشی» برای ابراز حقیقت نیست، بلکه «واکنشی» است که به قصد ضربه زدن به حریف به کار میرود. محتوای این واکنش، حتی اگر حقیقت داشته باشد و به کشف حقیقت نیز کمک کند، اغلب فاقد ارزش اخلاقی است؛ زیرا فرد افشاگر همواره در مظان این اتهام است که چرا زودتر دست به افشای حقیقت نزده و یا چرا حقیقت را فدای مصلحت فردی کرده است.
در اصطلاح رایج عامه، افشاگری با شهادت، پژوهش و یا تلاش برای کشف حقیقت تفاوتی معنادار دارد. با این معنا، «افشاگری» معمولاً «کنشی» برای ابراز حقیقت نیست، بلکه «واکنشی» است که به قصد ضربه زدن به حریف به کار میرود. محتوای این واکنش، حتی اگر حقیقت داشته باشد و به کشف حقیقت نیز کمک کند، اغلب فاقد ارزش اخلاقی است؛ زیرا فرد افشاگر همواره در مظان این اتهام است که چرا زودتر دست به افشای حقیقت نزده و یا چرا حقیقت را فدای مصلحت فردی کرده است.
مثلاً افشای سفر خانوادگی محمود احمدینژاد به آمریکا برای اصلاح مدیریت
جهانی! توسط سایت الف وابسته به احمد توکلی و یا افشاگری متقابل سایت دولت
یار علیه احمد توکلی در خصوص تحصیل غیرقانونی وی در مقطع دکترا و بردن ۷
نفر از اعضای خانواده به انگلیس به بهانهٔ تحصیل، حتی اگر صحت هم داشته
باشند، آنچنان با اغراض سیاسی و فردی توأم شدهاند که مخاطب با شنیدن و
خواندن آن نه تنها حظی از حقیقت نمیبرد، بلکه از اینکه زمام مملکت به دست
چنین کسانی افتاده است، ناخودآگاه مأیوس میشود.
۲ .
افشاگری در عرصهٔ رقابت سیاسی، مانند فحش دادن و بد و بیراه گفتن در حین دعواهای خیابانی است. آن کس که از سر اضطرار دست به افشاگری میزند، تنها عیبهای طرف مقابل را فریاد نزده است، بلکه تزلزل و ناتوانی خود را نیز آشکار کرده است. یعنی «تزلزل در باور» و «ناتوانی در رفتار» کمترین علائم افشاگری از سر اضطرارند. با این حال، اصولگرایان در حالی افشاگری را سکهٔ رایج بازار سیاست کردهاند که تمام قوای اجرایی و نظارتی را در اختیار دارند و از حمایت تمام قد نهادهای ثروت و قدرت برخوردارند.
افشاگری در عرصهٔ رقابت سیاسی، مانند فحش دادن و بد و بیراه گفتن در حین دعواهای خیابانی است. آن کس که از سر اضطرار دست به افشاگری میزند، تنها عیبهای طرف مقابل را فریاد نزده است، بلکه تزلزل و ناتوانی خود را نیز آشکار کرده است. یعنی «تزلزل در باور» و «ناتوانی در رفتار» کمترین علائم افشاگری از سر اضطرارند. با این حال، اصولگرایان در حالی افشاگری را سکهٔ رایج بازار سیاست کردهاند که تمام قوای اجرایی و نظارتی را در اختیار دارند و از حمایت تمام قد نهادهای ثروت و قدرت برخوردارند.
پیام این افشاگریها، ابراز فساد قوه مجریه، ناتوانی قوای نظارتی و عقیم
ماندن قوای قانون گذاری است، به خصوص که افشاگران جملگی شرکاء دیروز و
رقبای امروزند. بیدلیل نیست که آیتالله خامنهای در تازهترین سخنان خود
در جمعِ دستاندرکارانِ حج، از رسانهها – بخوانید رسانههای اصولگرا –
خواستهاند که «دیگر این قضیه را کش ندهند». معلوم است که پیام «ناتوانی در
اداره مملکت» به کام رهبری نیز تلخ آمده است.
۳ .
تجربه نشان داده است که بسیاری از اصولگرایان – بهرغم این نام مبارک که با آن شناخته شدهاند – چندان پروای اصول اخلاقی و شرعی را ندارند. آنها بیمحابا برای زمین زدن رقیب سیاسی دروغ میگویند. کمتر روزی است که در سایتهای منتسب به اصولگرایان شاهد انتشار شایعاتی نباشیم که به فاصله چند ساعت دروغ بودن آنها آشکار میشود. احمدینژاد که بیش از ۶ سال است علمِ اصولگرایی را به دوش میکشد و جمیع اصولگرایان برای حمایت او بسیج بودهاند، احتمالاً در تاریخ سیاسی آینده ایران نمادی از دروغ خواهد بود. با این اوصاف، عقل و انصاف حکم میکنند که به افشاگریهای اصولگریان علیه همدیگر، همواره با دیده تردید بنگریم، مبادا در کشاکشی که اصولگرایان برای حفظ اصلِ قدرت دارند، پایههای ایمان و اخلاقمان به گمانی بد آلوده شود.
تجربه نشان داده است که بسیاری از اصولگرایان – بهرغم این نام مبارک که با آن شناخته شدهاند – چندان پروای اصول اخلاقی و شرعی را ندارند. آنها بیمحابا برای زمین زدن رقیب سیاسی دروغ میگویند. کمتر روزی است که در سایتهای منتسب به اصولگرایان شاهد انتشار شایعاتی نباشیم که به فاصله چند ساعت دروغ بودن آنها آشکار میشود. احمدینژاد که بیش از ۶ سال است علمِ اصولگرایی را به دوش میکشد و جمیع اصولگرایان برای حمایت او بسیج بودهاند، احتمالاً در تاریخ سیاسی آینده ایران نمادی از دروغ خواهد بود. با این اوصاف، عقل و انصاف حکم میکنند که به افشاگریهای اصولگریان علیه همدیگر، همواره با دیده تردید بنگریم، مبادا در کشاکشی که اصولگرایان برای حفظ اصلِ قدرت دارند، پایههای ایمان و اخلاقمان به گمانی بد آلوده شود.
۴ .
در غوغای افشاگریها و سیاست آلوده به دروغ، شایسته است اصولگرایانی که دغدغهٔ اخلاق و اسلام دارند، در مشی و رفتار سیاسی میرحسین موسوی اندکی تأمل کنند. اصلاح طلبی که نه اصولش را گم کرد و نه هیچگاه آن را فدا کرد، و نه افشاگران توانستند کمترین سندی علیهاش پیدا کنند تا به اصولش ضربهای بزنند. اصولگرایی، که تاریخ سیاسی آینده از او به عنوان یکی از مظاهر سیاست اخلاقی و اخلاق سیاسی یاد میکند.
در غوغای افشاگریها و سیاست آلوده به دروغ، شایسته است اصولگرایانی که دغدغهٔ اخلاق و اسلام دارند، در مشی و رفتار سیاسی میرحسین موسوی اندکی تأمل کنند. اصلاح طلبی که نه اصولش را گم کرد و نه هیچگاه آن را فدا کرد، و نه افشاگران توانستند کمترین سندی علیهاش پیدا کنند تا به اصولش ضربهای بزنند. اصولگرایی، که تاریخ سیاسی آینده از او به عنوان یکی از مظاهر سیاست اخلاقی و اخلاق سیاسی یاد میکند.
0 نظر