جرس: «وضع حقوق بشر بدانجا کشیده که تازیانه رنج اصحاب قدرت تنها بر گرده اپوزیسیون سیاسی و نیروهای جامعه مدنی فرو نمی آید بلکه دامن کسانی که برای نجات دریاچه ارومیه و اعتراض به اهمال مسئولان، تجمعی غیرسیاسی را سازمان دادند، گرفته است.»

این اعتراضی بود که در مراسم بزرگداشت زاد روز احمد زید آبادی ، مهدیه گلرو و امید کوکبی، بیان شد. در این مراسم جمعی از فعالان و زندانیان سیاسی پیشین مقیم شهر واشتگتن، به مناسبت زادروز سه زندانی سیاسی یاد شده، و نیز برای گرامی داشت یاد دیگر زندانیان سیاسی ایران گرد هم آمدند .
به گزارش رسیده به جرس، عصر روز سه شنبه هشتم شهریور ماه ، میدان دوپانت شهر واشنگتن ، پایتخت آمریکا شاهد برگزاری این مراسم بود .
شهره عاصمی ، روزنامه نگار و از فعالان فرهنگی واشنگتن که مجری این مراسم بود در آغاز برنامه، هدف از این مراسم را گرامی داشت یاد تمامی زندانیان سیاسی عنوان کرد .
 
در ادامه خانم هیلو تاکلی ، نماینده سازمان عفو بین الملل طی سخنانی به تشریح وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخت . وی در بخشی از اظهارات خود ضمن تشریح فعالیت های این سازمان درباره وضع حقوق بشر در ایران تصریح کرد: "سازمان عفو بین الملل با تمرکز به حوادث پس از انتخابات سال 1388  ، بسیاری از موارد شکنجه ، دستگیری ، زندان و ... را مستند کرده و این درحالی است که این قبیل اقدامات ناقض حقوق بشر ، پیش از انتخابات نیز وجود داشت ". نماینده سازمان عفو بین الملل در ادامه افزود: "هرچند حکومت ایران تلاش دارد تا تمامی صداها را در این کشور خاموش کند ، اما سازمان عفو بین الملل  معتقد است که با استفاده از این مدارک و گزارش ها می توان جمهوری اسلامی را به منظور تغییر رفتار ، تحت فشار قرار داد ."
 
علی افشاری، دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت و فعال سیاسی، یکی از سخنرانان این مراسم احمد زید آبادی ، مهدیه گلرو و امید کوکبی را به نمایندگی از خیل وسیع و متنوع زندانیان سیاسی ، «گواه ظلم و بیداد حکومت گران در ایران» دانست و گفت : "حضور این افراد شاهدی است بر جباریت نظام سیاسی که بر اساس منش و خوی استبدادی و پارانوئیای رهبر تنگ نظر و متوهمش و هراسان از خیزش مردم ایران ،هر آن کس که موی دماغ قدرت شود را راهی حبس می کند. اکنون سرنیزه ، زندان، شکنجه و قلع و قمع آزادی ها ابزار اصلی حکمرانی حکومت است." این فعال پیشین جنبش دانشجویی در ادامه افزود: "کار به جایی کشیده که تازیانه رنج و محنت اصحاب قدرت تنها بر گرده اپوزیسیون سیاسی و نیروهای جامعه مدنی فرو نمی آید بلکه حتی دامن کسانی که برای نجات دریاچه ارومیه و اعتراض به اهمال مسئولان ، تجمعی آرام و غیرسیاسی را سازمان دادند، نیز گرفته است." وی با تجلیل از مهدیه گلرو گفت : "مهدیه گلرو فعال دانشجویی مبارزی است که درس شجاعت و قداکاری می دهد. وی مدتی است که از نمادهای مبارزه دانشجویان برای حفظ خصلت انتقادی دانشگاه، نفی خودکامگی و دفاع از مطالبات ملت است".
وی همچنین امید کوکبی را اسیر تفکر کسانی دانست که در باوری غیرواقعی و ضدعلمی می پندارند هر دانشجوی ایرانی و پژوهشگری که در دانشگاه های خارجی فعالیت می کند آلت دست بیگانگان است.
 
علی اکبر موسوی خوئینی، نماینده پیشین مجلس از دیگر سخنرانان این مراسم بود . دبیر کل پیشین سازمان دانش آموختگان دفتر تحیکم وحدت (ادوار)، دلیل حضور افرادی همچون احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و دیگر زندانیان سیاسی در زندان را  تاوان سنگین انتقادات آنها از حکومت ایران دانست . موسوی خوئینی ابراز امیدواری کرد که در آستانه بازگشایی مدارس، مردم داخل ایران ضمن همراهی با خانواده های سیاسی، شرایطی را ایجاد کنند تا فرزاندان آنان سال تازه تحصیلی را با امیدواری بیشتری آغاز کنند.
 
فریبا داوودی مهاجر، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان نیز طی سخنانی به مرور ویژگی های شخصیتی احمد زیدآبادی پرداخت و گفت: "عنوان نماد "شرافت اهل قلم" به حق شایسته آقای زیدآبادی است . وی همچنین با یادآوری استقلال فکری احمد زید آبادی در تصمیم گیری ها، تحلیل ها و اظهارنظرهای رسمی، این رفتار را ناشی از شجاعت این روزنامه نگار زندانی دانست.
در بخش دیگری از این مراسم نیز پروانه وحید منش، روزنامه نگار مقیم واشنگتن بیانیه ای را برای حضار قرائت کرد .
در ادامه فیلم مستندی از تاریخچه روزنامه نگاری ده سال اخیر ایران، به همراه مصاحبه هائی از برخی روزنامه نگاران و فعالان مدنی همچون رکسانا صابری، نازیلا فتحی، شبنم آذر، مسیح علی نژاد و ... پخش شد.
در پایان نیز برگزار کنندگان این مراسم در جمع حاضران غیرایرانی حضور یافته و به پرسش های آنان در باره وضعیت حقوق بشر ایران پاسخ گفتند. 
 
متن کامل بیانیه قرائت شده در این مراسم به شرح زیر است:
"در حالی سالروز تولد احمد زیدآبادی یکی از برجسته ترین و تاثیرگذارترین روزنامه نگاران ایرانی را به شادی نشسته ایم که ایران از سوی نهادهای حقوق بشری جهانی به عنوان خطرناکترین کشور برای فعالیت مطبوعاتی معرفی شده است. روزنامه نگاران بسیاری در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی از فعالیت مطبوعاتی منع شدند، بسیاری به زندان افتادند و بسیاری مجبور به کوچ اجباری از وطن شدند. زهرا کاظمی روزنامه نگار و عکاس ایرانی – کانادایی به طرز مشکوکی در ایران کشته شد. هدی صابر، روزنامه نگار منتقد و فعال سیاسی نیز پس از اعتصاب غذا، در زندان اوین به دلیل ضرب و شتم و عدم رسیدگی مسئولین زندان جان باخت. وکلای روزنامه نگاران نیز به زندان افتادند؛ نسرین ستوده و محمد سیف زاده دو تن از وکلایی بودند در راستای پیگیری پرونده زندانیان روزنامه نگار به زندان افتادند. انتخابات سال 1388 روند تعطیلی مطبوعات و بازداشت روزنامه نگاران و عکاسان را سرعت بخشید و ایران به عنوان اولین زندان روزنامه نگاران بعد از چین معرفی شد. 47 روزنامه نگار در سال 88 به زندان افتادند، روزنامه نگارانی چون عیسی سحرخیز، بهمن احمدی امویی، کیوان صمیمی، هنگامه شهیدی و احمد زیدآبادی هنوز با احکامی سنگین، بدون مرخصی و دسترسی به امکانات اولیه احکام خود را سپری می کنند. هنوز چهار سال از حکم حبس ناعادلانه احمد زیدآبادی در زندان اوین باقی مانده است. زید آبادی پس از ا ین حکم، پنج سال را نیز باید در گناباد در تبعید سپری کند و مادام العمر از نوشتن و فعالیت روزنامه نگاری محروم شده است. این در حالی است که وی تنها در حوزه روزنامه نگاری فعالیت کرده و هیچ نوع فعالیتی در عرصه اجتماعی نداشته است. با این حال وی تنها به دلیل نگارش نامه ای منتقدانه به آیت الله سید علی خامنه ای ، رهبر ایران و عدم استفاده لفظ «معظم» در کنار نام وی به شش سال حبس ، تبعید و ممانعت از فعالیت مادام العمر روزنامه نگاری محکوم شد.
سازمان گزارشگران بدون مرز که نهادی غیرانتفاعی و پیگیر مساله روزنامه نگاران است در بیانیه های متعددی نسبت به وضعیت روزنامه نگاران ایرانی ابراز نگرانی نموده و در مواردی نیز در خصوص سلامت این روزنامه نگاران هشدار د اده است.
جمهوری اسلامی ایران با نقض آشکار آزادی بیان و مطبوعات و با نادیده گرفتن بند 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر که اعلام می دارد هرکسی حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد عامدا با حقوق اساسی و ابتدایی شهروندان ایرانی که در سطحی بالاتر روزنامه نگاران و نویسندگان را شامل می شود مخالفت کرده بر آن پا می فشارد.