از روز کودتا تا به حال، آنها هر رنجی را متحمل شدند. آرامشی که من و تو در آن زندگی روزمره مان را می گذرانیم از زندگی آنها گرفته شد. حتی یک حریم امن برای زندگی شخصی نداشتند. آنها در این راه از همه چیز گذشتند ، کتک خوردند، تهدید شدند، ظلم دیدند ، کار و مقام و نفوذشان را از دست دادند ،از جان عزیزانشان گذشتند و مسئله اینجاست که هیچکدام از این کارها را برای آزادی خودشان انجام ندادند. فقط برای ما و آزادی و شادی و آرامش ما ...
وقت آن است که تا دستمان می رسد کاری کنیم، پیش از آن کز ما نیاید هیچ کار ...
مچ بندت را ببند ، کفشت را بپوش ، دست های سبز را خبر کن و آماده باش برای یک رستاخیز دیگر ...